معمولا شب ها چون خیلی نمیتونم طاق باز بخوابم و به پهلو ها میخوابم خیلی اذیت میشم.
شب از شدت کوفتگی بدنم چند بار از خواب بیدار میشم.میشینم.توی خونه میگردم.دوباره برمیگردم به تخت...
دیشب با احسان رفتیم خرید.بعدش رفتیم پارک برای پیاده روی....
برای زایمان طبیعی بهتره روزی یک ساعت پیاده روی داشته باشم.
احسان تصمیم گرفته هرروز عصر منو ببره پیاده روی....
راستش خیلی اذیت شدم....
دایم حس میکردم سر وروجکم میاد بیرون از بس بهم فشار وارد میکرد.
خیلیا بهم میگن که خوش شانسم...چون توی سه ماهه سوم خانم های باردار اغلب از معده درد و ترش کردنش به شدت مینالن....
خداروشکر....
همچنان میخورم و ترش شدنی در کار نیست....
البته دیروز از صبح تا غروب حدود ۱۵ تا شایدم بیشتر شیرینی نارگیلی و مشهدی خوردم.همین یه کم اذیتم کرد...
دیگه مثل سابق پرخوری نمیکنم...پلو کم میخورم....نون کم میخورم....
صبحانه بجای کره مربا و کره عسل سنگک پنیر با گوجه خیار میخورم.بهم میچسبه.
قبلا روزی چند لیوان شربت میخوردم...شربت های رنگارنگ....
کیک و بیسکوییت میخوردم فراوون...
عصرونه نودل میخوردم....
میوه هم که راه به راه میخوردم...البته اینو الانم میخورم.تنها چیزیه که تغییری نکرده.
خلاصه از هیچ هوسی به هیچ عنوان نمیگذشتم....
هفته قبل که رفتم برای چکاپ نسبت به دو هفته قبلش ۴ کیلو...اگر اشتباه نکرده باشم...اضافه کرده بودم.
یکمم ورم داشتم که دکترم برام ازمایش ادرار ۲۴ ساعته نوشت.
ازمایش بسیار سخت و شدیدا مزخرفی بود.
خداروشکر جوابش نرمال بود.
از اون روز فهمیدم اینهمه پر خوری داره وزن منو به سه رقمی شدن نزدیک میکنه....
راستش یکم ترسیدم...
ترجیح میدم تا زمان زایمان زیر ۱۰۰ باقی بمونم.
بعد از زایمان هم کلی برنامه دارم و حتما حتما تا عید وزنم رو به ۷۵ و حتی اگر شد کمتر خواهم رسوند.
دیشب با اینکه موقع برگشتن از پیاده روی به شدت هوس کباب و.پیتزا توی سرم بود مقاومت کردم و سریع برگشتم خونه و خوراک مرغ و لوبیا سبز بار گذاشتم.یه بشقاب با یکم نون خوردم.بعدش یه کاسه انجیر و چای خوردم و خوابیدم.
امروز ساعت ۷ از شدت گرسنگی از خواب بیدار شدم.
نون محلی داشتیم توی فریزر...بدون اینکه گرمش کنم روش عسل ریختم و با یه شبرنگ خوردمش....خیلی چسبید.
الانم نشستم پای نوشتن شاید خوابم بیاد و یکم برم بخوابم.
راستی...
هفته قبل رفته بودم ارایشگاه...
ارایشگرم میگفت برای قبل از زایمانت موهاتو رنگ کن...ابروهات رو هاشور کن...خط چشم دایم کن...
خیلی راجع بهش فکر کردم...من رنگ طبیعی موی خودم رو خیلی دوست دارم و از اینکه رنگ کنم و ریشه ش یه رنگ دیگه بشه بیزارم.
از هاشور ابرو خط چشم هم میترسم.اگر انجام دادم و خوشم نیومد چی؟؟؟!!!!!
بهم میگفت اگر این کار ها رو نکنی بعد زایمان دیگه نمیتونی کاری انجام بدی و.افسرده میشی.
من ترجیح میدم پولامو برای لباس و سفر خرج کنم.
تازه تصمیم دارم همین خرید لباسم اندازه نیازم انجام بدم....
چون برای بعد زایمانم یه هدف دارم...اونم کاهش وزنه...
بعدم فکر کنم کاشت ابرو بهتر از هاشور باشه...
من باید بخاطر احسان یه زن خوشگل و بخاطر امیرعلی یه مامان شیک بشم:)
واااای اصلا به حرف این آرایشگرها گوش نده ، موی طبیعی یه چیز دیگس ،
به تاتو ابرو هم فکر نکن ، اول از کرم ابروی ابروی استفاده کن ، بعد اگر نتیجه نداد به فکر کاشت باش...
من دم ابروهام چندین سال بود در نمیومد ، با این سریتا که ایرانی هم هست درومد...
اینی که به دم ابروت زدی که پرپشت بشه دقیقا چی بود؟؟؟!!!!
اوه اتفاقا بعد زایمان هم آدم همه کار میتونه بکنه اگه دلش بخواد!البته من گمان میبرم چون تو موقعیتش نبودم!!
ماههای آخر یهو خیلی وزن اضافه میشه اینو دیدم...مواظب خودت باش عزیزم.ایشالا زودی به راحتی بارتو زمین بذاری
بعد از زایکان سخته فقط برای خودت باشی و هر کاری دوست داری انجام بدی.چون یه فسقلی کاملا وابسه بهت اجازه تکون خوردن نمیده.
منم شدیدا دارم وزن اضافه میکنم ولی باکم نیست....تا عید میارمش پایین
من که تجربه اش رو نداشتم اما از هرکی که تجربه این چنینی داشته شنیدم با اینکه اواخر این دوران بسیار اذیت می شده و حاضر بوده سریعتر زایمان کنه، اما بعد از زایمان به شدت دلتنگ این روزها و همین سختی ها بوده
قدر این سختی های مقدس رو بدون
در مورد آرایشگر هم با نظر سایر دوستان کاملا موافقم، هم این زمان زمان مناسبی برای این کار نیست و هم اینکه چرا بعد از زایمان نتونی؟!
جالبه منم همینطورم...دلم میخواد زودتر زایمان کنمو خلاص....
دلم میخواد زودتر رژیم و ورزش رو شروع کنم و دوباره مانتو های موردعلاقه م رو تنم کنم.
قبل از زایمان نه رنگ خواهم کرد نه تاتو....بعد از زایمان هم نشد اصلا برام مهم نیست.
یه مداد چشم...فقط یه مداد چشم چهره منو از این رو به اون رو میکنه.همین بس!!!!
برای چی بعد زایمان نمی تونی؟ عجب ...
من هم فرم طبیعی را بیشتر دوست دارم.
صبحت بخیر بانو
با شرمندگی این ارایشگرت عقل درست و حسابی نداشته گمونم مادر !!
میدونستی تاتوی خط چشم بقدری درد داره که میتونه زایمان زود رس ایجاد کنه ! این چه پیشنهادیه به زن حامله اونم توی ماه نهم بارداریش ؟ خدا عقلش بده !
کاشت ابرو کدومه مهدیه ؟ همه اش تاتوست ! هاشور هم یه مدل دیگه ی همونه ! به این فکر کردی که خدای نکرده زبونم لال اگه مساله ای پیش بیاد و نیاز به خون دادن به کسی پیدا کنی اگه تتو کرده باشی دیگه نمیتونی اینکارو بکنی ؟
هنوز خیلی خیلی جوانی برای اینکه بری سراغ ارایش دائم ... اون برای کسانیه که ابروهای کم پشت و چشمان بی حالت و کم رمق از زیبایی چهره شون کاسته ؟ حیف از درخشش جوانی چهره ات نباشه که میخوای یه صورتک همیشگی بزنی روش ؟!
کسی این حرف رو بهت میزنه که خودش در ٥٠ سالگی و وقتی احساس کرد جوانیش رو به افول میره آرایش دائم رو امتحان کرد و الان کاملا پشیمونه ، تو چی میگی وقتی هنوز نصف سن منم نداری عزیزم ؟!
الان وقتی خودم رو توی آینه نگاه میکنم یه خط چشم خیلی شیک میبنم ولی چشمهایی که مال من نیست ! چشمهای من گرد و پرسشگر بود ، چشمهای این خانومه کشیده و آرومه ! دیگه حالت اون شیطنت و حالت سوالی خندان چشمها نیست ! خط چشم شیک رو میخواستم چکار ؟ اینا چشمای من نیست والا !
گول حرف کسی که امرار معاشش از این وسوسه های من و توست نخور دخترم !