من و خاطراتم
من و خاطراتم

من و خاطراتم

...

سلام

دیروز از بیمارستان ترخیص شدیم.

واقعا این دو شب به من و امیرعلی خیلی سخت گذشت.

الان خداروشکر زردیش اومده پایین.

فردا یه ازمایش دیگه هم میدیم به امید خدا دیگه مشکلی نداشته باشه....

بچم خیلی ارومه...خیلی اقاست...نهایت همکاری رو با من داشت.خسته م نکرد.

گریه شدید نداره.اصلا گریه نداره فقط نق میزنه وقتی شیر میخواد.

الهی فداش بشم...ارامشش رو از باباش به ارث برده.

اصلا فکر.نمیکردم بچه اینقدر شیرین باشه.خداروشکر...خداروشکر

خداروشکر که زایمان طبیعی داشتم وگرنه توی بیمارستان مثل مادرای سزارینی باید عذاب میکشیدم.

مامانم از دستم شاکیه...میگه اصلا بهت نمیخوره که تازه زایمان کرده باشی.

هی میگه دراز بکش....من اصلا نمیتونم یه جا بشینم.

دیشب هر چی التماس کردم بریم بگردیم خرید کنیم یا بریم پارک نه مامانم قبول کرد نه شوهرم....

چون سر گیجه دارم و بدنم یکم ضعف داره نگرانن حالم بیرون بد بشه.

ولی باور کنین من خیلی سرحالم خداروشکر...تازه سبک شدم.

چه دورانی بود دوران حاملگی....

خیلیاتون بهم میگفتین نهایت استفاده رو از دوران بارداریت ببر که دیگه خواب برات رویا میشه....

طفلکم خیلی خوش خوابه....شب تا صبح سه بار به زور ماساژ و تعویض پوشک بیدارش میکنم نیم ساعت شیر میخوره نیم ساعت بازی میکنه بعدم اروم میخوابه...بدون دردسر

روز هم با خواهرم و مامانم و احسان بازی میکنه.وای خدا شکرت...

میخوام ازش عکس بذارم اما نمیدونم بتونم یا نه...

اجازه بدین تلاشمو میکنم....

خدایا شکرت...

نظرات 10 + ارسال نظر

زایمان بدون درد رو تو مصطفی خمینی انجام میدن؟
من دنبال اینم برم زایمان بدون درد رو ببینم کجاها هست. برم اونجا برا زایمانم.

بله.مصطفی خمینی انجام میده...
من خیلی خیلی از بیمارستانم و دکترم راضی هستم .خداروشکر...این فقط لطف خدا به من بوده که من با این بیمارستان و دکتر هداوند اشنا بشم.

مریم بانو 25 شهریور 1394 ساعت 19:32 http://rozhan313.blogsky.com

عزییییییییییزم....
مبااارکت باشه ...
خیلییییی خوبه که آرومه...
اسفند دود کن ، چهار قل براش بخون ، آیه الکرسی براش بخون ، چشمش نزنن بچرو

مریم 25 شهریور 1394 ساعت 04:25 http://40years.blogsky.com

خیلی خوشحالم برات خدا رو شکر . کیف کن با بچه ات و لحظه لحظه ی بزرگ شدنش رو ببین و لذت ببر . خدا به همتون سلامتی بده .

گل بهار 24 شهریور 1394 ساعت 14:01

خدا را شکر

مریم بانو 24 شهریور 1394 ساعت 13:06 http://rozhan313.blogsky.com

الهی شکر که آرومه...
ولی استراحت کن گلم...
تغذیه خوبت رو ادامه بده...
زایمانت سخت بوده، خودت متوجه نیستی ، اما باید مراقب خودت باشی تا بتونی مراقب امیر علی گلت باشی...
خیلییییی مبااارکت باشه...

دل آرام 24 شهریور 1394 ساعت 11:45 http://mrs-delaram.blogsky.com/

از من به شما نصیحت به عنوان خواهر کوچیک.
یک ماه استراحت کن. آشپزی نکن. جارو کردن و جا به جایی و ... رو بهم بسپر به بقیه. فقط استراحت کن. غذا بخور . تنها کاری که می کنی به بچه برس.
بدن زن بابت هورمونهایی که موقع زایمان در بدنش ترشحی میشه نرم و قابل اتعطاف میشه. مخصوصا ستون فقراتش.
اگه ورجه ورجه کنی و خیلی خسته بشی دیگه کمرت به حالت قبل برنمی گرده. و کمر دردی می مونی.
الان که مامانت هست. بذار کمکت کنه.
بوس بهت.
از زایمانت بنویس.

سیما 23 شهریور 1394 ساعت 19:27 http://mehmanesarzade.blogsky.com/

به سلامتی
خیلی خوشحالم که همه چی خوبه و خودت راضی هستی
اگه تونستی خاطره کامل زایمانت رو هم بنویس

لیلا 23 شهریور 1394 ساعت 18:41

سلام عزیزم
تو گروه لاین یثنا بودیم اگه یادت باشه
تبریک میگم بهت
امیدوارم 120 ساله شه

شادی 23 شهریور 1394 ساعت 16:40

قربون این پسری جیگر بشم. نفس کوچولوووووو
وای مهدیه بی تابم کردی، ادم هوس میکنه این رورا رو، تنتون سالم الهی و دلتون خوش
مهدیه جون مرسی که دعام کردی، خیلی خوشحالم کردی عزیزم
اگه وقت کردی خاطره زایمانت رو بگو
مهدیه خیلی سخته؟بیمارستانت خوب بوود؟

وای من عکس نی نی میخوااام

سالم باشی عزیزم...تنها کاری بود که از دستم بر اومد.
ببین شادی جون اگر بگم راحت بود دروغ گفتم.هر کس بسته به بنیه بدنش داره که زایمان سخت یا راحتی داشته باشه.
اصلا ما زایمان راحت نداریم.
فقط یه چیزی رو بهت بگم اگر سزارین کنی قطعا باختی....روزای اول به دنیا اومدن نی نی رو حسابی زهر میکنی برای خودت.
اگر زایمان بی درد انجام بدی دردهای شدید و معاینه های پر درد رو اصلا حس نخواهی کرد.یعنی اخراش برای من عالی بود.کاملا بی حس بودم قشنگ خوابیدم.فقط موقع اومدن بچه که نزدیک به نیم ساعت یا بیشتر طول کشید اذیت شدم.ولی ارزشش رو داشت.بعدش یه مختصر درد داشتم.
تخت بغلیم تا صبح گریه کرد و.نخوابید.نمیتونست تکون بخوره طفلک.

سیما 23 شهریور 1394 ساعت 15:38 http://gholak-banoo.persianblog.ir

خدا رو شکر که اومدین خونه. به به مامان خانوم. ماشالله آقا پسر. هر جا هستید شاد باشید و سلامت .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد