من و خاطراتم
من و خاطراتم

من و خاطراتم

حس ناخوشایندی دارم...


یه حس عمیق تنهایی و یاءس...


مثل کسی که امروز وارد 26 سالگیش میشه : (

نظرات 12 + ارسال نظر
مریم بانو 15 اسفند 1394 ساعت 17:17 http://rozhan313.blogsky.com

سلللااام... خوبی ؟ کجایی چی کارا میکنی ؟؟

سلام مریم جان.ممنون.دم عیدی مشغولم دیگه

لی لی یت 30 بهمن 1394 ساعت 14:10

ای جانم دخترک ۲۶ ساله ی عزیزم که یه مادر واقعیه ...
اگر بدونی چقدر خوشبختی که اینقدر جوانی و کلی روزهای قشنگ پیش رو داری ، اجازه نمیدی یاس و حرمان برت مستولی بشه دختر قشنگم ... تولدت با تاخیر مبارک ( خدا رو شکر هموز توی ماه تولدمون هستیم ، پس تبریک قبوله !!!)

بله...بله...کاملا قبوله

مریم بانو 29 بهمن 1394 ساعت 19:11 http://rozhan313.blogsky.com

خوووبی مهدیه ی خوشگلم ؟؟

فداااااات...عالی ام...البته نه خیلی

نفس 29 بهمن 1394 ساعت 00:17 http://nafas1367.blogsky.com/

تولدت مبارک عزیز دلم.....ان شالله هر چی از خدا میخای بهت بده...

مرسی نفسی

فاطمه 28 بهمن 1394 ساعت 23:20

تولدت مبارک. 26 سالگی سن قشنگیه. خیلی قشنگ. ازش لذت ببر.

ممنون عزیزم.چشم

بهسا 27 بهمن 1394 ساعت 09:22 http://mywellnessjourney.mihanblog.com/

تولدت مبارک مهدیه جان
این حس تو روزای تولد از 25سالگی بهبعد یه جورایی به سراغ آدم میاد. اما عزیزم سن وعددش اصلا مهم نیست. به شروع سال جدید ی فکر کن که توش برای اولین بار مادر شدی.این حس رو 19 سالگی نداشتی. به فال نیک بگیر

واقعا :(
اره خب اولین جشن تولد سه نفره...شیرین بود.

زری(بلا) 26 بهمن 1394 ساعت 22:10

الهی بگردم...
شرمنده که دیر شد. اما دوشت عزیزم بانوی نور و مهر تولدت بارش آفتاب است هزار بار درود و شادباش
تولدت مبارک

ممنون عزیز دلم.

مریم بانو 26 بهمن 1394 ساعت 17:33 http://rozhan313.blogsky.com

واااتی تولللدت مبااااازک...
دست و جیییییغ و هووورا....
بخنننند ببینم مامان کوووچولووو.... تولد تولد تولدددت مبااارک...
به این فکر کن که چقققققدر خوش بختی...
همسر خوب
پسر کاکل زری
زندگی خوب
الهیییی که همیشه شااااد و سلااااامت باااشی
بیا بغلم مااااااچ گندههه

وای وای وای
چه جوی دادی
حالا قرش بدههههههه
ماچ موچ

سیما 26 بهمن 1394 ساعت 16:40 http://gholak-banoo.persianblog.ir

در ضمن تولدت مبارک نازنینم.

امیدوارم....

سیما 26 بهمن 1394 ساعت 16:40 http://gholak-banoo.persianblog.ir

مامان جووون، الهی دورت بگردم. این تغییرات هرمونی هست. مراقب خودت باش. با همسر صحبت کن. نی نی رو بزار چند ساعت پیش یکی ...با همسر خلوت کن. مهدیه مراقب دل و روحت باش گلکم....
یکی رو پیدا کن، شیرت و بدوش و بزار از نی نی مراقبت کنه، یه ۸ ساعتی با همسر برین دو نفره سر قرار..خودتون...نیاز همه زن و شوهرهاااا

عزیزم فکر کردی اینجا کجاست...
به کی اعتماد کنم بچمو بهش بسپارم.
اتفاقا تو اوج تغییرا هورمونی هستم و حسابی بی اعصاب.
نمیدونم چرا مردم روز تولدشون شادن من غم عالم میاد سراغم...

دلارام 26 بهمن 1394 ساعت 16:03 http://femo935.mihanblog.com/

چرا بزرگ شدن خیلی هم بد نیست

شاید...
ولی خیلی دوست داشتم الان 19 ساله بودم.دوست داشتم این سن رو

دل آرام 26 بهمن 1394 ساعت 09:58

ای جان
تولدت مبارک. خوبه که 26 سالگی.

غمگینم از این گذر عمر...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد